مُذَکّر

فذکر انما انت مذکر

فذکر انما انت مذکر


                                                            

4.تحقیر توده‏هاى مستضعف‏

وَ لَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ‏ 1.

هرگز به مؤمنانى که در نظر شما خوار مى‏ آیند، نمى‏ گویم که خداوند خیرى به آنان نخواهد داد. خدا به نهان آنان آگاه‏ تر است و [اگر آنان را برانم یا مأیوس کنم‏]، از ستمکاران خواهم بود.این آیه بیان پاسخ حضرت نوح (ع) به مستکبران قومش است.

بینش و قضاوت مستکبران درباره مؤمنانى که از اقشار مستضعف جامعه‏ اند، این است که آنان اراذل و اوباش و ساده‏ لوح‏اند2. ونیز گمان مى‏ کنند که خداوند به محرومان و مستضعفان، خیر و سعادت نداده است. از این رو باید تحقیر شوند و انتظار چنین برخوردى را از سوى پیامبران نیز دارند. در صورتى که پیامبران هیچ گاه محرومان را از اطراف خود نمى‏ رانند، بلکه به آنان توجه ویژه دارند.

علامه طباطبایى در تفسیر این آیه آورده است:این بخش از کلام حضرت نوح، اشاره به اعتقاد «ملأ» دارد، همان اعتقادى که اساس اشرافیگرى را تشکیل مى‏دهد. از نظر آنان جامعه انسانى به دو گروه اقویا و ضعفاء تقسیم مى‏ شود.اقویا، صاحبان قدرت و ثروت و داراى شخصیت انسانى و شایسته سرورى‏ اند، همه باید براى آنان کار کنند و براى آنان آفریده شده‏ اند. «ضعفا» انسانهاى منحط یا حیوانات انسان ‏نما هستند و فلسفه وجودیشان خدمت به اشراف است. آنان از دایره شرافت انسانى به دور و از رحمت و عنایت الهى بى‏ نصیب‏ اند. حضرت نوح (ع) این اعتقاد آنان را رد مى‏ کند و اشتباهشان را توضیح مى‏ دهد که اگر شما، آنان را تحقیر مى‏ کنید، به دلیل ضعف مادى آنان است در حالى که ملاک دستیابى به کمال و احراز سعادت و کرامت و پاداش هاى الهى، «نفس انسان» است و صفحه جان را باید به فضائل آراست ومن و شما راهى به باطن و زوایاى قلب آنان نداریم و تنها خداوند از اسرار آنان آگاه است، پس حق نداریم ضعیفان را به حرمان از سعادت محکوم کنیم و چنین قضاوتى ظالمانه است. «1»

پیامها

1- تهیدستان و مستضعفان جامعه، در نظر ظاهربین اشراف قوم نوح، مردمى پست و حقیر بودند.

2- سران و اشراف قوم نوح، محرومان و مستضعفان را، ناتوان از رسیدن به خیر و نیکى مى‏ پنداشتند.

3- محروم بودن انسان از مال و منال (مادیات)، نشانه ناشایستگى او براى دستیابى به خیرهاى معنوى و الهى نیست.

4- محور ارزیابى انسانها در مکتب انبیا، جنبه باطنى و نفسانى آنهاست نه ویژگیهاى ظاهرى و مادى.

5- خداوند، آگاه به امور نفسانى و جنبه روحانى انسان است.

6- سخن نابحق گفتن درباره مردم و نالایق شمردن آنان بدون هیچ دلیل و برهان، ظلم به آنان است.

1. هود  آیه 31.

2. هود آیه 27.

3. المیزان، ج 10، ص 214

 

نظرات  (۵)

  • ...ما شیعه ها ...
  • خدا خیرت دهد
    پاسخ:
    یاعلی برادر
  • میچکا بانو
  • کلا مایه دارا نسبت ب بدبخت بیچاره ها حس برتری دارن ... الانم تو جامعه مون ب وفور دیده میشه ..
    پاسخ:
    البته این تذکری است تا ما جزء آنان نباشیم.
  • خواندنی ها
  • احسنت خیلی خوب بود
    پایدار باشین
    پاسخ:
    یاعلی برادر
  • مهدیس سپهری
  • عالی
    پاسخ:
    یاعلی...
  • محمدمهدی اسدزاده
  • بسم الله
    سلام
    وبلاگ خوبی داری
    دنبالت کردم
    اگر تمایل دارید تبادل لینک کنیم
    پاسخ:
    چشم شما هم دنبال شدید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.