مُذَکّر

فذکر انما انت مذکر

فذکر انما انت مذکر

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

حضرت پیامبرصلی الله علیه واله  می‏ فرماید: صلوات بر من و آل من، قبر و پل صراط و بهشت را برایش نورانی خواهد کرد «الصَّلَاةُ عَلَیَّ نُورٌ عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَنْ کَانَ لَهُ عَلَى الصِّرَاطِ مِنَ النُّورِ لَمْ یَکُنْ مِنْ أَهْلِ النَّار»[1]. هر کسی نور دارد در آتش نمی‏افتد. «أکثروا الصّلاة علیّ فإنّ الصّلاة علیّ نور فی القبر و نور على الصّراط و نور فی الجنّة»[2]. از آیات و روایات استفاده می‏شود که اگر کسی نور داشته باشد در جهنم نمی‏روند و اهل بهشت نورانی است و اهل جهنم ظلمانی هستند «یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ»[3]. قیامت هر کسی که نور توحید و ولایت داشت اهل بهشت است.



[1]. جامع الأخبار / تاج الدین شعیرى / 60 / الفصل الثامن و العشرون فی الصلاة على النبی صلی الله علیه و آله و سلم... / ص: 60.

[2]. الحکم الزاهرة / ترجمه انصارى / على رضا صابرى یزدى / محمد رضا انصارى محلاتى‏ / 150 / 33 ثواب الصلاة علیهم پاداش درود فرستادن بر آنان... / ص: 150.

[3]. الحدید: 12.

پیامبر صلی الله علیه و آله  در شب معراج فرشته ای را دید که دستها و انگشتهای زیاد دارد. پرسیدند: تو چه فرشته ای است؟ عرض کرد: آقا من مامور حساب رسی هستم. مثلا تمام باران هایی که باریده حسابش دست من است. چه قدر از این قطره ها به دریا و به خشکی ریخته است. فرمود: چیزی هم هست که نتوانی حسابش را برسی؟ عرض کرد: هر گاه امت شما در یک جایی جمع بشوند و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند، از حساب فضیلت ثوابی که خداوند متعال به آن ها بر این ذکر می دهد، عاجز هستم. «یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ البقرة : 212

بعضی جاها خداوند متعال بی حساب، چک سفید میدهد. مثلا نماز جماعت اگر بیش از ده نفر جمع بشود، جن و انس و ملائکه نویسنده بشوند، آب های دریاها دوات بشوند، تمام برگ ها ورق بشود، حساب یک رکعتش را نمی توانند بنویسند. اگر لطف خداوند متعال و فضل خداوند متعال یار ما بشود، یکی از این صلوات ها و نماز جماعت ها بگیرد، کارمان درست است.  چون روایت درایم: یک عمل از هرکس قبول بشود، خداوند متعال او را عذاب نمی کند. به بهشت می برد. خداوند متعال شکور است. اگر عملی را از بنده اش قبول کند، می فرمایید: به عزت و جلالم قسم تو را عذاب نمی کنم. به بهشت هم می برم. یک کسی یک کاسه ماست دستش گرفته بود، رفته بود کنار دریا با قاشق به هم می زد. گفتند: چرا این کار را می کنی؟ گفت: می خواهم این ماست را مایه کنم و این دریا را ماست بکنم. گفتند: مگر می شود؟ گفت: اما اگه بشود، چی می شود. اما خداوند متعال را چی دیدی، گاهی کوه ها را به یک کاهی می بخشد. به خداوند متعال خیلی خوش بین باشید. خدایا امیدت را در دل های ما تثبیت کن. اما از خودمان باید، نامید باشیم. امیدت فقط به خداوند متعال باشد.