مُذَکّر

فذکر انما انت مذکر

فذکر انما انت مذکر

۳۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

معمولا انسانها در دنیا به هر چه غیر خدا تکیه کنند از همانجا ضربه می خورند.مثلا کسی که به مالش تکیه کرده ؛ از همان مال،ضربه می خورد.کسی که به قدرتش ، شهرتش ، جمالش ، خانه اش و ... دل خوش کرده ؛ از همان لطمه می خورد.مانند فرعون که افتخارش این بود که رود نیل از آن اوست [َ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْری مِنْ تَحْتی‌] و در همان رود هم غرق شد.


تمام مردم دارای وجدان اخلاقی و فطرت انسانی هستند. همه می فهمند که ظلم و ستم بد است . همه درک می کنند خیانت در امانت بد است ، همه از راستی و صداقت خشنود وخوشحال می شوند و تمام مردم میل فطری به ادای امانت و وفای به عهد دارند.

برای دریافت یا مشاهده روی عکس کلیک کنید.

 

خداوند در قرآن شریف فرموده است :

و من یتوکل علی الله فهو حسبه1: کسی که به ذات اقدس الهی توکل نماید، خداوند امر او را کفایت می کند.

برای دریافت یا مشاهده روی عکس کلیک کنید.



امام علی علیه السلام فرموده است :بر تو باد به ملازمت یقین و دوری جستن از شک ، به سبب اینکه هیچ چیزی برای نابود ساختن دین آدمی بدتر از شک و تردید نیست1.

افراد فاسد و گمراه کننده وقتی می خواهند کسی را از صراط مستقیم منحرف نمایند و او را به راه باطل سوق دهند، اول با وسوسه های خائنانه یقینش را متزلزل می کنند و گرفتار شک و تردیدش می نمایند، سپس بذر تجری را در ضمیرش می افشانند و او را به راهی که خلاف حق و مصلحت است سوق می دهند.


کسی که گناه را کوچک می شمرد و بی پروا آن را مرتکب می شود باید بداند با دو خطر بزرگ مواجه است . اول آن که با عمل ناروای خویش به حریم رفیع باری تعالی اسائه ادب می کند و دوم آنکه وقتی گناه را کوچک تلقی نمود، در ادامه آن بی باک می شود و به تکرار آن اصرار می ورزد.


بنده خدا

ایحسب الانسان ان یترک سدی(1)

 (آیا انسان تصور می کند که با وجود عقل و نیروی عمل ، خداوند او را مهمل و به حال خود می گذارد و به اوامر و نواهی خود مکلفش نمی سازد؟)

کسی که خود را آفریده خدا می شناسد و بقای خود را مرهون تدبیر حکیمانه او می داند، نمی تواند در مقابل اوامر پروردگار خود بی تفاوت باشد.

برای مشاهده یادریافت رو عکس کلیک کنید.


روزی شخصی مهمانِ حاکمی بود،دوکبوتربریان شده برایش آوردند،اوهمین که دوکبوتربریان شده رادید تبسمی کرد.حاکم گفت برای چه خندیدی؟مهمان گفت:قضیه ای داردم.درجوانی که راهزن بودم اموال تاجری راگرفتم وخواستم اورابکشم.اواصرارمی کردکه مرانکش!دوکبوترآنجا آمدند وروکردبه کبوترهاوگفت:ازشماشهادت میخواهم که من مظلوم کشته شدم.من به تاجرخندیدم که چه میگویی؟حالاکه این دوکبوتربریان رادیدم یادم به آن قضیه افتادوتبسمی کردم.باوجودی آن شخص که با حاکم رفیق بود.حاکم دستورداد:که گردن اورابزنیدوسراورابرایم بیاوریدوگفت:این دوکبوترهمان شاهدانند1. یکی ازآثارگناه این است که روزی ،سرنوشت،زندگی آدمی راتیره وتلخ می کند.روزی که حضرت آدم به درگاه خداوند توبه کرد وخداوندتوبه اورا پذیرفت.حضرت آدم به خداوند عرضه داشت یک اتفاق برای من جالب بود وآن اینکه وقتی مرتکب گناه(ترک اولی)شدم.یک ترس ودلهره ای به من عارض شد.چرا؟خداوندفرمودند:هرکس که بخواهد گناه کند منِ خدایک ترس ودلهره ای به قلب اوعارض میکنم شاید ازکارش منصرف شود.حقیقتا که گناه در زندگی انسان به صورت مستقیم اثر می گذاردودراین موردامام صادق علیه السلام فرمودند:بنده خدابرای گناهی که مرتکب می شود ازرزق وروزی خود دورمی افتد ودرتنگی معیشت قرارمیگیرد2. وامام باقرعلیه السلام فرمودند:خداوند یک حکم قطعی کرده است که نعمتهایی راکه به مردم داده است ازآنها نگیرد.مگراینکه گناهی مرتکب شوند که موجب سلب آن نعمت گردد 3.این گناه است که زندگی مارا تلخ وبیمزه وباعث سلب روزی می شود.وازطرف دیگر گناه نکردن آثار فراوانی دارد یکی از آن اینکه شخصی می گفت باتاکسی امر معاش می کردم.یک روزدیدم خانمی بلندبالا باچادروخیلی خوش تیپ ایستاده،صورتم رابرگرداندم وپس ازاستغفار،اوراسوارکردم وبه مقصد رساندم.روزبعدخدمت شیخ رجب علی خیاط رسیدم.گویااین داستان راازنزدیک مشاهده کرده باشد.گفت:آن خانم بلندبالا که نگاه کردی وصورتت رابرگرداندی واستغفارکردی،خداوندتبارک وتعالی یک قصر برایت دربهشت ذخیره کرده ویک حوری شبیه همان برایت ذخیره کرده است4.

 1.جهادبانفس،آیت الله مظاهری رحمه الله ص 268.

2. الکافی،ج2،ص270.

3. الکافی،ج2،ص273.

4. کیمیای محبت ص114.