بهترین راه شناخت فرهنگ استکبارى از دیدگاه قرآن، شناخت چهرههاى شاخص مستکبران و روش و منش آنان از طریق خود قرآن کریم است. و «ابلیس» سرمدار بزرگ جبهه استکبار است که براى نخستین بار این عَلَم را برداشت و پیشوایى مستکبران را بر عهده گرفت.که ما در اینجا چند ویژگی استکبار را بیان می کنیم. مهمترین ویژگیهاى مستکبران، از نظر آیات قرآن کریم، چنین اند:
1- خودبرتربینى
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ 1
خداوند فرمود: اى ابلیس، چه چیز تو را مانع شد که براى چیزى که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده نیآورى؟ آیا تکبّر نمودى یا از برترینها بودى؟ گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده اى و او را از گِل!
از پاسخ شیطان بر مى آید که استکبار، از توجه به خویش و خود را محور پنداشتن ناشى مى شود. علامه طباطبایى با استفاده از این آیات مى نویسد:همه گناهان در تحلیل نهایى به ادعاى انانیّت(منیت) و ستیز با کبریایى حق تعالى برمى گردد، در حالى که بنده مخلوق حق ندارد که در برابر آفریدگار خویش، به خود اعتماد کرده، بگوید: من. با این که عظمت حق سراپرده هستى را فرا گرفته و همه در پیشگاه او خاضع و ذلیل اند. اگر شیطان مجذوب خود نشده بود و تنها به خویش توجه نداشت و سایه خداوند قیوم را بر خویش مشاهده مى کرد، منیت و خودبینى اش شکسته مى شد و در برابر فرمان الهى خاضع مى گردید2دیگر از ذل عنایت خداوند رانده نمی شد و از بهشت خارج نمی شد و این مطلب مویدی است که استکبار سبب دوری از رحمت خداوند است.و امام صادق (ع) مى فرماید:هر کس که بر آن است تا براى خود برترى بر دیگران ببیند، از مستکبران است3.و
پیامها
1- سرزنش ابلیس به دلیل نافرمانىِ امر خدا ، سجده بر آدم علیه السلام بود.
2- پرس و جوى خداوند از ابلیس، درباره علل نافرمانى، شاید بدان دلیل باشد که شیطان خود دلایل استکبار ورزیدن از امر الهى را بیان و اقرار کند که این کار هم شیطان را در برابر عذاب الهى خلع سلاح کرده و هم هشدارى جدى به همه بندگان خدا- به ویژه عابدان و زاهدان- است.
3- تفاوت مبدأ و عنصر
اولیه پیدایش موجودات و نوع آنها، ملاک برترى و مهترى آنان نیست.
4- ابلیس در مقایسه میان شخصیت خود و آدم (ع) روح الهى موجود در آفرینش
آدم را نادیده گرفت.
1. ص 75- 76.
2. المیزان، ج 8، ص 24- 25.
3. کافى، ج 8، ص 128
ان شاءالله هیچ کدام از بنده های خدا گرفتار غرور و تکبر نشه