روز 24 ذی الحجه روز
مبارک.
در کافى روایت شده از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: وقتى که نصرانی های نجران خدمت پیغمبر رسیدند بزرگان آنها (اهتم و عاقب و سید) براى نماز گذاردن می خواستند ناقوس(نوعی آلت موسیقی) بزنند اصحاب پیغمبر به خدمت حضرت رسیدندو عرض کردند نصارى ها قصد دارند درمسجد شما براى انجام مراسم مذهبى خود ناقوس بنوازند فرمود آنها را بخوانیدنزدمن.
هم اینکه خدمت پیغمبر شرفیاب شدند سؤال
کردند منظور از احضار و دعوت ما چه بود؟
حضرت فرمودند: براى آنکه شهادت بدهید به وحدانیت خدا و رسالت من و به این که عیسى یکى از بندگان آفریده خداست مانند سایر افراد بشر می خورد و می آشامد و مُحدِث می شود.
گفتند: اگر او چون یکى از افراد و مخلوقات بوده پس
پدرش کیست؟
آیه إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ(آل عمران 59) نازل شد پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به آنها فرمود نظر شما در باره آدم ابو البشر چیست؟ آیا او مخلوق و بنده خدا بود و مثل سایر مردم می خورد و می آشامید و با زن خود هم بستر می شد یا خیر؟
عرض کردند: بلى .
حضرت فرمود:بگوئید پدر او که بوده؟
نصرانى ها مبهوت شده و سخن نگفتند.
سپس پیغمبرصلی الله علیه واله فرمودند: بیائید با هم مباهله کنیم اگر من در ادعاى خود صادق و راستگو باشم لعنت خدا بر شما باد و چنانچه من دروغ می گویم لعنت خدا برمن باد.
گفتند انصاف دارى و حاضریم.
روز بعد را براى مباهله معین نموده و به منزل خود رفتند.
بزرگان نجران گفتند: اگر فردا پیغمبر با اصحابش حضور یافت حتما پیغمبرنیست و مباهله می کنیم و چنانچه با اهل بیت خود حاضر شد مباهله نخواهیم کرد زیرا اهل بیت خودش را مقدم نمی دارد مگر آنکه راستگو باشد چون صبح شد براى مباهله آمدند دیدند پیغمبر است و با او امیر المؤمنین علیه السّلام و حضرت فاطمه و حسن و حسین صلوات اللّه علیهم هستند انصرانى ها از مسلمین سؤال کردند همراهان پیغمبر چه اشخاصى هستند؟ به آنها گفته شد: این على پسر عمو وداماد و وصى اوست و آن زن دخترش و آن دو طفل فرزندان دخترش می باشند هم اینکه دانستند آنها پیغمبر و خاندان گرامى او هستند به پیغمبر عرض کردند: ما مباهله نمی کنیم .
ولى حاضر به پرداخت جزیه می باشیم بقدرى که راضى شوید پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله جزیه براى آنها مقرر کرد و آنها مراجعت کردند.1
نکته ها:
1- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیکترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
2- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ»
3- فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «أَبْناءَنا» بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
4- زن و مرد در صحنه هاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرح اند. «نسائنا»
5- در دعا، کیفیت و حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، أنفسنا»
6- علىّ بن ابى طالب علیهما السلام، جان رسول اللَّه صلى الله علیه و آله است. «أنفسنا»
7- در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «أبنائنا»
8- اهلبیت پیامبر علیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. «أبنائنا، نسائنا، أنفسنا»
9- استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایى هاى عادّى است. «نبتهل»
10- کسى که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمى کند، یکى از راهها، مباهله است. «تعالوا ... نبتهل»
11- اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینى مى کند.
«ندع ... نبتهل»
12-
استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سرکوب شود.
«لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى
الْکاذِبِینَ».2
1.تفسیر جامع، ج1، ص: 440
2.تفسیر نور، ج1، ص: 531
